تاريخچه لباس عروس


 

نويسنده:فاطمه محمد علي نيا




 
لباس عروس، لباسي بي نظير و منحصر به فرد است. در کنار رويداد تولد و مرگ، ازدواج يکي از سه موقعيت مهم و عظيم در زندگي هر فرد و تنها موردي است که او در تعيين چگونگي و عظمت و شکوه برگزاري آن، نقش اصلي را بر عهده دارد. اين روز براي عروس، بيش از داماد اهميت دارد و روز بزرگ زندگي او محسوب مي شود. در سرتاسر تاريخ، زنان همواره تلاش مي کردند تا لباس عروسي خاصي داشته باشند که با موقعيت و فضاي جشن و شادي مناسب باشد و آنها را زيبا و باشکوه نشان دهد.

لباس عروس، نشانه اي از مليت
 

در قرون وسطي، ازدواج اهميتي بيش از پيوند ميان دو نفر داشت و در بسياري موارد اتحاد و پيوند بين دو خانواده، دو تجارت و حرفه و حتي اتحاد بين دو کشور به شمار مي آمد. بنابراين عروس بايد لباسي مي پوشيد که به بهترين شکل معرف خانواده او باشد. در آن زمان ازدواج هاي سلطنتي اهميت سياسي بسياري داشت و براي ايجاد اتحاد و پيماني محکم بين دو کشور انجام مي شد؛ بنابراين لازم بود عروس جوان عالي و باشکوه به نظر برسد تا اعتبار و حيثيت کشور خود را تقويت کند و با نشان دادن ثروت و توانگري ملت خود، بر کشور داماد تأثير بگذازد. جواهرات عروس هم به عنوان بخشي از جهيزيه او، مورد توجه و بحث قرار مي گرفت. خانواده هاي سلطنتي و ثروتمند از عالي ترين و گران ترين پارچه ها مثل مخمل، ابريشم، حرير گلدار، اطلس خز و پارچه هاي بافته شده از نخ هاي طلا و نقره استفاده مي کردند. در آن زمان که پارچه ها با دست ريسيده، بافته و خشک مي شد، و استفاده اقتصادي و صرفه جويانه از پارچه معمول بود، دامن ها را به شکل جمع، بزرگ و پف کرده درست مي کردند، طول آستين ها تا زمين ادامه داشت و دنباله دامن در پشت لباس به طول چند متر کشيده مي شد. رنگ هاي استفاده شده هم گرانبها و باشکوه بود. تنها افراد ثروتمند قادر بودند رنگ هاي گرانقيمتي همچون قرمز، ارغواني و مشکي را تهيه کنند؛ زيرا اين رنگ ها بسيار سخت تر از رنگ هايي که از رنگ هاي گياهي طبيعي به دست مي آمد، تهيه مي شد. علاوه بر اين، لباس عروس با جواهرات قيمتي از قبيل الماس، ياقوت سرخ، ياقوت کبود، زمرد و مرواريد تزئين مي شد و عروس در لباس خود در برابر تابش آفتاب مي درخشيد. گاهي اوقات لباس عروس چنان با جواهرات پوشيده مي شد که پارچه لباس در زير آنها پنهان مي گشت. در قرن پانزدهم زماني که شاهزاده مارگارت در انگلستان ازدواج کرد، لباس او به حدي سنگين بود که نمي توانست حرکت کند و به کمک دو نفر به کليسا برده شد!

پيراهن سفيد عروسي
 

در دوران باستان عروس ها براي نشان دادن شادي خود، از رنگ هاي شاد و روشن براي لباس عروسي استفاده مي کردند. رنگ سفيد مدت هاست که به عنوان رنگي سنتي و رايج براي پيراهن عروس پذيرفته شده؛ اما پيراهن عروس هميشه به رنگ سفيد نبوده است.
رسم پوشيدن لباس سفيد عروسي، به دوران ملکه ويکتوريا باز مي گردد. پيش از آن عروس ها، بسته به موقعيت اجتماعي خود، انواع متنوعي از رنگ ها و مواد را براي لباس خود انتخاب مي کردند. در آن روزگار رنگ سفيد نشانه پاکي و عفت نبود. بلکه رنگ آبي اين معنا را داشت و بسياري از زنان رنگ آبي را براي لباس عروسي خود انتخاب مي کردند. رنگ سفيد بيشتر نشانه ثروت و توانگري بود. ازدواج ملکه ويکتوريا با پسر عموي خود، شاهزاده آلبرت در سال 1840، بيشترين تأثير را در رواج مراسم عروسي داشت. ملکه ويکتوريا نخستين فرد سلطنتي نبود که پيراهن سفيد رنگ مي پوشيد، اما نخستين فرد در دوره مدرن بود. رنگ سفيد، رنگي مرسوم براي مراسم سوگواري سلطنتي بود و اگر چه هميشه به اين عنوان استفاده نمي شد، اما رنگي مناسب براي مراسم عروسي شاهانه هم نبود.
ملکه ويکتوريا با ازدواج در لباس سفيد، چرخ ها را به حرکت درآورد. رنگ سفيد عموماً براي لباس عروسي انتخاب نمي شد و لباس ويکتوريا باعث شگفتي شد. البته اين اتفاق ناخوشايند هم نبود، زيرا به زودي زنان در سرتاسر اروپا و آمريکا از لباس هاي سفيد براي عروسي خود استفاده کردند. اگرچه عروس هايي هم وجود داشتند که همچنان لباس هايي به رنگ هاي ديگر انتخاب مي کردند؛ اما رنگ سفيد به عنوان رنگي مناسب و عالي براي لباس عروس پذيرفته شده بود و از آن زمان تاکنون ادامه يافته است. امروزه بسيار نادر است که عروسي لباسي غير از لباس سفيد بپوشد. در سال 1894 در کتابي مربوط به بانوان اين جمله چاپ شد: «بر اساس رسم و سنت و عرف، از چندين سال قبل رنگ سفيد به عنوان مناسب ترين رنگ براي لباس عروسي انتخاب شده است. اين رنگ نمادي از پاکي و خلوص و عفت دخترانه و نشانه اي از قلب سالم و دست نخورده اي است که عروس به همسر آينده خود تقديم مي کند.» با ظهور فروشگاه هاي بزرگ در دهه 1890، تقريباً هر زني مي توانست رؤياي خود را براي ازدواج در لباس عروسي مد روز تحقق ببخشد. لباس سفيد مورد پسند عموم مردم واقع شد و رواج يافت. در سال 1890، در يکي از ژورنال هاي بانوان نوشته شد: «از سال هاي بسيار قديم که نمي توان آغاز آن را به خاطر آورد، لباس عروسي خانم ها سفيد بوده است.» البته اين جمله نادرست بود، اما به هر حال اين احساس را القا مي کرد که لباس عروس بايد به رنگ سفيد باشد. اگرچه رنگ سفيد رايج و مرسوم شد، اما بعضي عروس ها لباس هايي انتخاب مي کردند که کاربرد بيشتري داشته باشد و بتوانند بعد از مراسم عروسي هم از آن استفاده کنند و از آنجايي که لباس عروسي تا حد زيادي بنا به مد زمان خود دوخته مي شد، تنها با تغييرات اندکي مي شد آن را براي پوشيدن مجدد آماده کرد.

اعتقادي قديمي درباره رنگ هاي مختلف لباس عروس
 

يک شعر قديمي درباره اينکه چگونه رنگ لباس عروسي بر آينده فرد تأثير مي گذارد، مي گويد: «ازدواج در لباس سفيد يعني بسيار خوب و صحيح انتخاب کرده ايد؛ ازدواج در رنگ خاکستري يعني به راه دوري خواهيد رفت؛ ازدواج در رنگ سياه، يعني آرزو خواهيد کرد که بازگرديد؛ ازدواج در رنگ قرمز، يعني آرزوي مرگ خواهيد کرد؛ ازدواج در رنگ آبي، يعني همواره خالص، پابرجا و راستگو خواهيد بود؛ ازدواج در رنگ سبز يعني از ديده شدن خجالت مي کشيد؛ ازدواج در رنگ زرد، يعني از مرد خود خجالت مي کشيد؛ ازدواج در رنگ قهوه اي يعني در خارج شهر زندگي خواهيد کرد و ازدواج در رنگ صورتي يعني روح شما غرق خواهد شد!»

تأثير جنگ جهاني بر لباس عروس
 

در تمام دوره ها، عروس ها سعي مي کنند به شکلي لباس بپوشند که مناسب موقعيت اجتماعي آنها و تا حد امکان متناسب با مد باشد و براي تهيه آن از زيباترين، بهترين و گرانبهاترين موادي که توانايي فراهم کردن آن را دارند، استفاده شود. ميزان و کيفيت موادي که در دوخت لباس عروس به کار مي رود، انعکاس ثروت و موقعيت اجتماعي عروس است. مدها و مدل هاي لباس در دوره ادوارد هفتم، روز به روز تجملي تر و پرخرج تر مي شد، اما با آغاز فاجعه جنگ جهاني اول، اين روند متوقف و سبک لباس ها ساده تر شد. همچنين با تغيير نقش زنان در جامعه، دامن لباس ها کوتاه تر شد. کوکو شانل نيروي قدرتمندي در تغيير فشن زنان بود و نخستين کسي بود که در دهه 1920، رسماً لباس عروسي کوتاه را معرفي کرد. اين لباس، پيراهن سفيدي تا زانو با يک دنباله بلند بود. اين رنگ سفيد سيماني به عنوان رنگ جهاني و همگاني لباس عروس مورد توجه قرار گرفت. در زمان جنگ جهاني دوم بسياري از عروس ها احساس کردند که ازدواج در لباس مجلل صحيح نيست، بنابراين لباس هاي ساده اي را براي مراسم عروسي خود انتخاب مي کردند. در زمان جنگ جهاني دوم زنان وظيفه خود ديدند تا از مراسم ازدواج سنتي چشم بپوشند. بيشتر عروس ها ممکن بود تنها چند هفته يا حتي چند روز پس از مراسم نامزدي خود عروسي کنند؛ در نتيجه زمان کافي براي يافتن لباس عروس مناسب نداشتند، بنابراين بهترين لباس خود را براي اين کار انتخاب مي کردند. اگر عروسي مي خواست که حتماً لباس عروس سفيد داشته باشد، مي توانست آن را براي مراسم قرض بگيرد يا اجاره کند. اگر عروس و داماد هر دو در جنگ شرکت داشتند، در اونيفورم هاي نظامي خود ازدواج مي کردند. پس از جنگ جهاني، يک دوره پررونق و مرفه آغاز شد و اين موضوع در لباس هاي عروسي هم انعکاس يافت. لباس هاي بلند سفيد رسمي، مجدداً رايج شد و به مد بازگشت. رنگمايه هاي سفيد مانند کرم، زرد بسيار کمرنگ و عاجي رنگ، همگي به عنوان رنگ لباس عروس قابل قبول بودند و رنگ هاي روشني مثل آبي، سبز يا صورتي کمتر استفاده مي شد. ازدواج در لباس سياه رنگ، نشانه بدبختي و بخت بد بود.

لباس عروس در قرن جديد
 

مرکز توجه لباس هاي عروس از دهه 1950 تغيير کرد. امروزه بيشتر از همه، تأکيد بر روي شخصيت خود عروس است. در حال حاضر عروس ها مي توانند تقريباً از هر مدل و سبک لباسي براي مراسم ازدواج خود استفاده کنند؛ يک پيراهن مجلل طراحي و تزئين شده يا حتي يک پيراهن ساده غير رسمي. هر لباسي که عروس انتخاب کند تا زيباتر به نظر برسد، قابل قبول است. حالا شما مي توانيد هر رنگي را براي لباس ازدواج خود انتخاب کنيد، اما دست کم اندکي درباره سابقه و تاريخچه لباس عروسي سفيد آگاهي پيدا کرده ايد.
منبع: دنياي زنان، شماره 64